هر چه جلوتر میروم، بیشتر به درایت و ذکاوت و شجاعت شخصیتهایی که در طول دویست-سیصد سال گذشته، آنارشیست بودند پی میبرم. کامنتهای زیر موزیک ویدئو اخیر گروه پاپ بیتیاس کره، حقیقتا باورنکردنی و ترسناکاند. عدهی زیادی، دارند این سه چهارنفر را در حد خدا میپرستند که میمونها هم در برابرشان سر و وضع معقولتری دارند!
من البته فکر میکنم که آدمها حق دارند که ابله باشند و واقعا به این «آزادی بلاهت» باور دارم. اما نمیدانم تا کی میخواهیم بخندیم و بگوییم «این چیزها سلیقهایه». بعضی اتفاقا از وجود این موجودات عجیب و غریب راضیاند، چون با مسخره کردنشان میتوانند ژست «ما اهل هنر فاخریم» بگیرند. و این هم البته احمقانه است، چون موضوع خیلی مهمتر از این اداهاست. اصل خطر این است که اینها حق رأی دارند! و منظور از حق رأی این نیست که اختیار تعیین سرنوشت خودشان را دارند. منظور از حق رأی این اسن که اختیار تعیین سرنوشت بقیه را هم دارند!
یک کلام: آنهایی که هنوز آنارشیسم را بیمعنی میدانند، در خواب عمیقی فرو رفتهاند. یعنی فکر میکنند دولتی که لازم میدانندش، قرار است همینطور بماند؟ خودشان که لابد کورند و نمیبینند؛ اما واقعا کسی نیست که به این سادهدلان بیچاره حالی کند که آدمهای نرمال دارند به سرعت میمیرند و این موجودات عجیب و غریب هستند که قرار است دولتها را شکل بدهند؟ نه، بحث شکاف بین نسلی و اینها نیست. به خدا که این موج پوکی و پوچی، مشابه تاریخی ندارد! چطور میشود کسانی که فیلمهایی را ترسناک میدانند که در آن، زامبیها در خیابانها راه میروند؛ الان چطور بر خودشان نمیلرزند که زامبیها دارند به پارلمانها آدم میفرستند؟! زامبیهایی که هیچ ارزشی برایشان معتبر نیست! نه ایدئولوژیای! نه فلسفهای! و نه حتی هدفی! اینها همهی ارزشها را له خواهند کرد و همهی دعواها به تمامی بلاموضوع خواهد شد.