بازنگری دینی (۵)
در یکی از سایتهای باستانشناسی، که از قبل میدانستند آنجا مراسم قربانی کردن کودکان انجام میشده، آثاری پیدا کردهاند که نشانمان میدهد به قربانی مواد مخدر میدادند تا در مسیر قربانگاه مقاومتی نشان ندهد. ظاهراً آرام بودن قربانی برای حفظ ظاهر خود مراسم به ظاهر معنوی هم، لازم بوده. خب البته خوب نیست حین دعا و ذکر پیش از قتل که جو جمعیت هم حسابی عرفانی شده، قربانی که اتفاقاً در کانون مراسم قرار گرفته، بخواهد گریه کند و بگریزد.
اما از نکات ظریف انقلاب دین ابراهیمی، دقیقا همین بود که پسر ابراهیم، نه تنها از قربانی شدن رضایت داشت، و نه تنها افتخار میکرد، بلکه پدرش را تشویق میکرد که انجامش بدهد. و دقیقا با وجود همین رضایت و خرسندیست که این پروژهی خشن، لغو میشود. پیام کاملا واضح است: «ما گوسفند رو جایگزین کسی که با مواد مخدر آرام شده، نکردیم. ما گوسفند رو جایگزین کسی کردیم که مشتاق بود!» پس آنچیزی را که باید اصلاح کرد، باید اصلاح کرد، حتی اگه مردم با شکلی که هست هیچ مشکلی نداشته باشند. هیچ شوخی و تعارف و ملاحظهای هم در کار نیست.
پس یادداشت میکنیم: اولین دستگاه فکری که به «احساسات مذهبی» دهنکجی کرد، دین ابراهیمی بود.
- ۰۲/۱۱/۲۵