انواع چپ غیربرانداز!
این روزها شاهد آن هستیم که در واکنش به اعتراضات مردمی و انعکاس رسانهای رسانههای غیررسمی، عدهای از نیروهای به اصطلاح «چپ»، آن را با عنوان «چپِ برانداز» بایکوت و تکفیر میکنند. برای من که از موضع آنارشیستی به مسائل نگاه میکنم هم البته این پرسش پیش آمده است که خب، چپ اگر «برانداز» (=رادیکال) نیست، پس چیست؟ یا به عبارتی، بدیل «چپ برانداز» در جریانات چپ چیست؟ سیاههای به ذهنم رسید که البته شاید انواع دیگری از «چپ» هم (مانند «چپِ سیاهباز»، یا «چپِ خانمباز» یا غیره) از آن جا مانده باشد و به مرور تکیمل خواهد شد.
چپِ «بسوز و بساز»: چپی که میداند قدرتی در مبارزه با ج.ا و همچنین جایگاهی در میان کارگران و دیگر فرودستان ندارد، فلذا با آن بهمثابهی قدرتی محتوم و ماندنی کنار میآید و مخالف هرگونه شورش است.
چپِ «بساز و بباز»: چپی که با ج.ا بهعنوان سنگر مبارزه با امپریالیسم (آن هم فقط امپریالیسمِ آمریکا!) سازش میکند و نرد عشق میبازد.
چپِ «سرباز»: چپی که در مبارزه با آمریکا و همراهی با روسیه و چین چنان پیش میرود که سربازِ ولایت و شیفتهی «سردار دلها» میشود.
چپِ «ناناز»: چپ برآمده از طبقات بالای جامعه که در سنگر آسایش کشورهای لیبرالدموکرات و سوسیالدموکرات آمریکای شمالی و اروپای غربی برای مردم درگیر تحریم خارجی و استبداد داخلی تئوری میبافد.
چپِ «پرواز»: چپی که دور هم جمع میشوند برای سیگاری بار زدن و پرواز با ماشین زمان به صحنههای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه و جنبش می ۶۸ فرانسه.
چپِ «بساز و بنداز»: چپی که مرتب در باب دیروز، امروز و فردا تئوریهای اباطیل و اراجیف میسازد و به اقشار فرودست و نیروهای سیاسی میاندازد.
چپِ «شیراز»: چپ خسته، بسته و دلشکسته که چون حال تشکلیابی و نظریهپردازی ندارد، هرگونه شورش را حرکت آوانتوریستی تلقی میکند.
- ۰۳/۱۱/۱۰