دالان رویاها

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

دالان رویاها

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

جانب حرمت

دوشنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۱۹ ق.ظ

غزل معرکه‌ای از حافظ را با آواز شجریان در آلبوم معمای هستی می‌شنوم: «ما ز یاران چشم یاری داشتیم». از خوب‌ترین غزلیات حافظ است و از خوب‌ترین فضاسازی‌های شجریان. اما شاید شاه‌بیت غزل این باشد: «گفت‌و‌گو آیین درویشی نبود/ ورنه با تو ماجراها داشتیم/ نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد/ جانب حرمت فرونگذاشتیم!». این واژه‌ی «ماجرا» که در متون شعری (از جمله سعدی و حافظ) می‌بینیم به این معنایی نیست که ما امروزه به کار می‌بریم. بلکه اشاره داره به یک رسمی در تصوف. وقتی بین دو صوفی دل‌خوری و کدورتی پیش می‌آمد، در خانقاه و در حضور پیر، هر گله و شکایت و شکوه‌ای که از هم داشتند را مطرح می‌کردند و معمولا هم به «صلح و دوست و عنایت» ختم می‌شده. هدف این رسم هم این بوده که کینه‌ای در دل‌شان باقی نماند و بیش از این سبب سیاهی دل نشود. بنابراین در زبان شاعرانه، «ماجرا» معنایی در حدود گله و شکایتِ دوستانه دارد. و در همین غزل هم خود خواجه فرمود که ما «جانب حرمت فرو نگذاشتیم» که یعنی دور از ادب بود و الا چه شکوه‌ها که باید سر می‌دادیم. و باز هم خواجه در جای دیگر: «ماجرا» کم کن و باز آ...

سعدی هم می‌گوید: «بیا بیا! که مرا با تو «ماجرا»یی هست!/ گوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست!» و در جای دیگر: «چه حکایت از فراقت، که نداشتم ولیکن/ تو چو روی باز کردی، درِ «ماجرا» ببستی!» که این دومی یعنی چه حرف‌ها که برای گفتن داشتم. از اون همه درد و رنجِ فراقت. ولیکن...ولیکن وقتی پرده از رخساره برگرفتی (با ایهام در «روی باز کردن» که به معنای چهره‌ی خندان و گشاده و مهربان هم در مقابل چهره‌ی درهم و خشم گرفته و ترش‌روی معشوق جفاکار است) زبانم لال شد و به گله و شکایت نچرخید.

آقای شجریان همین غزل را در تصنیف مزخرفی که مجید درخشانی در آلبوم رندان مست ساخته هم خوانده‌اند و بامزه این که در تحریر اصلی تصنیف، یک بیت را تغییر داده‌اند. در اکثر نسخ این خوانش از بیت مورد اجماع است که: «شیوه‌ی چشمت فریب جنگ داشت/ ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم» اما انگار آقای شجریان (که اتفاقا دارند «همایون» می‌خوانند که دستگاهی گردن‌فراز و اشرافی‌ست) غلط نمی‌کنند بلکه فقط نمی‌دانند و صلح می‌انگارند؛ گویی می‌گویند: حافظ اگر می‌خواهد شأن خودش را فرو بکاهد و غلط بکند، آزاد است. ما نه، ما ندانستیم و صلح انگاشتیم. :)

  • ۰۳/۱۰/۲۴

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">