در ستایش ناامیدی
ناامیدی، مثل ویتامین ث است. اگر دچار کمبود ویتامین ث باشید، مثل ملوانان اکیپهای اکتشافی امپراتوری اسپانیا، دندانهایت در میانهی سفر خواهد ریخت و سپس خواهی مرد. ناامیدی باعث میشود که فریب هیچچیز را نخوری و کسی که به هیچ شکلی فریب نخورد، خطرناک و سرسخت میشود.
اما افسردگی، مثل مخدر روانگردان، برای دورهای خیلی موقت و گذرا، احساس غلیظی از زنده بودن به آدو میدهد، و سپس به یک مرده بدل میشوی. خشم، کینه و نفرت، علائم زنده بودن هستند که در آن دورهی موقت، حالت غلظتیافته پیدا میکنند. اما سر و صدای قبل از مرگ هستند. برای همین است که آدم افسرده نمیتواند هیچکاری را «ادامه» بدهد. فریب پالسهای تند ابتدایی را میخورد، و فکر میکند قرار است ادامه پیدا کنند، که نمیکنند. و به مرور متوجه میشود که اتفاقا از همان ابتدا هم مرده بوده، و آن پالسها، دست بالا مثل تکان خوردن پاهای هشتپایی بودهاند که روی میز رستوران قرار گرفته بود.
- ۰۳/۰۶/۱۱