بدفهمی
پنجشنبه, ۸ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۲۱ ق.ظ
امشب که با امیررضا و محمدفاضل میچریدیم، سعی کردند به من بابت پایان بیست سال زندگی امید بدهند و اینجور چیزها. و به نظرم رسید زندگی برای اینها انگار «جایزه» است. یا «پاداش» است. اما برای من انگار مجازات است.
- ۰۳/۰۶/۰۸