مروری ضروری بر سفر خروج (۲)
کاش بفهمیم آن داستان را تعریف نکردند تا بگویند منتظر موسی باشید. آن داستان نوشته شد تا بفهمیم همهی ما باید موسی باشیم. بنیاسرائیل، موسی نبودند. پس با اینکه یک سوپرمن هم بهشان داده شد، از چالهها به چاهها میافتادند. اما موسی یعنی چه آدمی؟ یعنی آن آدمی که در خانهی فرعون بزرگ میشود، اما به آن عادت نمیکند تا در موقعیت لازم، به آن پشت پا بزند. موسی یعنی کسی که لازم نیست از کاخ بیرون برود، اما میرود. میرود تا ببیند مردم چطور زندگی میکنند. اما موسی، بودا نیست که با مواجه با واقعیت افسرده شود و از کار بیفتد. موسی، عیسی هم نیست که وسط دعوای کشیش و قیصر، عشق و دوستی و محبت ترویج کند. موسی کسیست که وقتی ظلم به برده را میبیند، خشمگین میشود، و وقتی خشمگین میشود، ظالم را واقعاً میکشد، و وقتی کشت، دقیقا فرار میکند! چون دنبال نمایشِ هزینه دادن نیست. دنبال برنده شدن در جنگ بزرگ است! و وقتی میبیند که هنوز آمادهی جنگ نیست، صبر میکند. صبر میکند و وقتی زمان جنگ فرا رسید، دیگر درنگ نمیکند.
کاراکتر آموزشی برای «مرد نیک» به وفور یافت میشد. موسی(ع) را برای آموزش جنگیدن ساختند.
- ۰۳/۰۱/۱۴